تیر و کمال ( پرتاب هفدهم )
خدا، به نامش
سلام و درود، فروتن باشیم.

فرو تر از هسته؟
فروتن مانند هسته هرچیزی که پوسته دور آن ساخته می شود، هسته نمایان نمی شود اما نبودش برابر است با فروپاشی. مانند کوه که با تمام بزرگی و بلندمرتبه بودن از جنس خاک است. مانند نور که همه چیز را نشان می دهد و خود دیده نمی شود. مانند اقیانوس های آزاد که با همه ژرفا و پهناوریشان در پایین ترین سطح ایستاده اند. و مانند کسی که در هر پله از دانایی باز هم گوش می دهد، نگاه می کند و یاد می گیرید. هیچ کدام ازین نمونه ها با رفتار فروتنانه، کوچک شمرده نمی شوند و همواره در اوج هستند.
همان گونه که بزرگان و دانایان می گویند، ز گهواره تا گور دانش بجوی، مشک آن است که خود ببوید و شعری از صامت بروجردی که پیرامون این نوشته و بیشتر از آن می گوید...
دانستم افت و خیز همیشه هست و فرود آمدن یک توانایی است که اگر آن را نداشته باشیم سقوط جای آن را خواهد گرفت.
فرودگاه
آشیانه ای برای نشست و برخاستِ اَبَرپروانه ها، کسانی که مانند هواپیما ها و بالگرد ها اوج می گیرند و باز هم فرود می آیند. در تلاش برای خ خ هربار اوج بگیریم پس از آن بی درنگ زمان فرود و فروتنی است.
اما ساده نبود ولی سخت هم نیست.

پرتاب هفدهم به هدف خورد و سپاس از شما برای پرداختن زمان خود به این نگارش.
پرتاب بعدی در مورد چیست؟
چنان چه سخنی و پیشنهادی در مورد این تیر اندازی دارید، همینجا با من در میان بگذارید که خوشحال می شوم.